بهرامی سرخسی
بَهْرامیِ سَرَخْسی، ابوالحسن علی، شاعر و از استادان بزرگ شعر و ادب در عصر اول غزنوی. دربارۀ دوران زندگی او اتفاق نظر وجودندارد.نظامی عروضی از او در شمار شاعران نامدار آلناصرالدین (سلسلۀ غزنوی) نام برده است (ص 28). برخی منابع او را از معاصران ناصرالدین سبكتگین (د 387ق / 997م) دانستهاند (اوحدی، 199). هدایت نیز با اینكه او را معاصر سبكتگین دانسته، وفات او را در 500ق /1107م نوشته است (1 /448-449). قزوینی (ص 132) و فروزانفر (ص 153) به این خطای آشكار اشاره كردهاند و این قول را پذیرفتنی نمیدانند. امین احمد رازی او را معاصر سلطان محمود غزنوی دانسته است (2 /40)؛ صفا به استناد بیتی از شاعر در مدح سلطان محمود، نظر رازی را تأیید میكند و حدس میزند كه بهرامی در اوایل سدۀ 5ق /11م درگذشته است (1 /568).
لغت فرس، كهنترین مأخذی است كه از بهرامی نام برده، و در ذیل برخی لغات به ابیات او استشهاد كرده است (ص 1، 2، جم ). شمس قیس رازی در المعجم (ص 224) ضمن نقل دو بیت از بهرامی، آن را از دیدگاه علم بیان و نیز علم قافیه نقد كرده است؛ اما عوفی (2 /55 -56) و هدایت (1 /448) مهارت او را در شاعری ستودهاند. اشعار او همانند سرودههای بیشتر پیشینیان از میان رفته است (نک : همو، 1 /448-449)؛ آنچه امروزه در دسترس است، منحصر به ابیات پراكندهای است كه در برخی تذكرهها و فرهنگنامههای كهن نظیر لغت فرس (همانجا)، صحاح الفرس (نخجوانی، 337)، فرهنگ مجموعۀ الفرس (صفی كحال، 5) و فرهنگ جهانگیری (2 /2621) بر جای مانده است. اشعار باقی ماندۀ بهرامی شامل قصاید، غزلیات و قطعات (نک : ایرانیكا) است و نشاندهندۀ تأثیرپذیری بسیار او از سبك و ویژگیهای شعر عهد سامانی است (صفا، همانجا).
بهرامی افزون بر مهارت و تسلط بر فنون سخن و صنعت شعر (عوفی، اوحدی، همانجاها)، در فن عروض و قافیه نیز سرآمد زمان بود. شمس قیس رازی او را در شمار عروضیان عجم یاد میكند و در ابداع دوایر مجهول و بحور بیست و یك گانۀ مستحدث دخیل میداند (ص 135).
از بهرامی 3 اثر در زمینۀ فنون ادبی به نامهای غایة العروضَین ( العروضیین)،كنز القافیة و خجسته نامه شناخته شده است.
شمس قیس رازی در مبحث عروض به غایة العروضیین بهرامی استناد كرده است (ص 141)؛ نظامی عروضی این كتاب را غایة العروضین مینامد و علاوه بر آن، از اثر دیگر بهرامی به نام كنز القافیة یاد میكند و مبتدیان در شاعری را به خواندن تصانیف بهرامی از جمله این دو كتاب توصیه مینماید (ص 30). از سخن نظامی عروضی برمیآید كه این دو كتاب از آثار برگزیده و طراز اول در زمینۀ علوم شعری شمرده میشده است (صفا، همانجا؛ براون، 2 /266)؛ براون همچنین براساس اشارۀ نظامی عروضی به تصانیف بهرامی، احتمال میدهد كه وی آثار دیگری به نثر در موضوعات مربوط به معانی و بیان و فن شعر نگاشته بوده كه از میان رفته است (همانجا). عوفی (2 /56) و امین احمد رازی (همانجا) به كتاب دیگری از بهرامی با عنوان خجسته نامه اشاره كرده، و آن را اثری بینظیر در علم عروض خواندهاند. منابع دیگر این نوشته را خجسته (هدایت، 1 /448؛ آقابزرگ، 9(1) /148) یا خجستۀ ناصری (نفیسی، 1 /35) نامیدهاند.
از 3 اثر یاد شدۀ بهرامی و دیوان او كه آقا بزرگ بدان اشاره دارد (همانجا)، تاكنون نسخهای به دست نیامده است.
مآخذ
آقابزرگ، الذریعة؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی كتابخانۀ ملی ملك، شم 5324؛ براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران، ترجمۀ علی پاشا صالح، تهران، 1358ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به كوشش جواد فاضل، تهران، 1340ش؛ شمس قیس رازی، محمد، المعجم، به كوشش محمد رمضانی، تهران، 1314ش؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1363ش؛ صفی كحال، عبدالمؤمن، فرهنگ مجموعة الفرس، به كوشش عزیزالله جوینی، تهران، 1356ش؛ عوفی، محمد، لباب الالباب، به كوشش ادوارد براون، لیدن، 1321ق / 1903م؛ فروزانفر، بدیع الزمان، سخن و سخنوران، تهران، 1350ش؛ فرهنگ جهانگیری، حسین انجو شیرازی، به كوشش رحیم عفیفی، مشهد، 1351ش؛ قزوینی، محمد، تعلیقات بر چهار مقاله (نک : هم ، نظامی عروضی)؛ لغت فرس، اسدی طوسی، به كوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، 1356ش؛ نخجوانی، محمد بن هندوشاه، صحاح الفرس، به كوشش عبدالعلی طاعتی، تهران، 1355ش؛ نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به كوشش محمد قزوینی، لیدن، 1909م؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344ش؛ هدایت، رضا قلی، مجمعالفصحاء، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336ش؛ نیز: